سید رضا نریمانی - محرم 96 - نوحه برای حضرت رقیه سلام الله علیها

 

متن نوحه:

بابایی کمک درد داره کتک

شبا وقتی بی مهتابم  همه خوابن نمی خوابم

واسه این دل بیتابم یه فکری کن

واسه حال پریشونم واسه خستگی جونم واسه عمه ی دلخونم یه فکری کن

اگه عمه نبود من تا حالا زنده نبودم

تو رو بغل بگیرم با همین دست کبودم

اگه عمه نبود منم میموندم تو بیابون

یادته اون شبی که گم شدم با چشم گریون

زجر زجرم میداد و شد کارم فریاد

بابایی کمک درد داره کتک

واسه چشمای بارونی واسه اشکای پنهونی

واسه هر چی که میدونی یه فکری کن

واسه دستای لرزونم واسه کبودی گونم

واسه زخم سر شونم یه فکری کن

اگه بهم بگی موهام چی شد میگم سرم سوخت

اگه بگی کو چادرت میگم دم حرم سوخت

اگه بپرسی گوشواره میگم از گوش پاره

اگه بگی بخند میگم خندم گریه داره

آه از پا افتادم شد هر دم فریادم

بابایی کمک درد داره کتک

واسه معجر باد برده واسه پای زمین خورده

برا صورت پژمرده یه کاری کن

واسه بغض گلو گیرم من از این نفسا سیرم

آخه چرا نمی میرم یه کاری کن بابا

همه فکر می کنن که با سرت آروم می گیرم

ولی فکر می کنم آروم آروم دارم می میرم

همه فکر می کنن دیگه داره میبره خوابم

ولی فکر می کنم شهیده ی کنج خرابم

از این دنیا میرم با تو پر می گیرم ای بابا فدات جون بچه هات ای بابا فدات جون بچه هات

 

,,,,,,