مداح: سید مجید بنی فاطمه

زمان: شب پنجم محرم 96

مکان: هیئت ریحانه الحسین

روضه حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام

 

چشم خود را باز کرده ام ابتدا گفتم حسین

با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین

یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است حسین

در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین

در مناجات شب جمعه نمیدانم چه شد خواستم بر لب برم نام تو را گفتم حسین

ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بار ها آمد از کرب و بلا لبیک تا گفتم حسین

نام زهرا شنیدم هر کجا گفتم علی نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین

کل ارض کربلا من تازه فهمیدم چرا در خراسان در نجف در سامرا گفتم حسین

..................................................

متن روضه

زنده ام تا باشی من مگر مرده ام عمو جان که تو تنها باشی

سوی تو می آیم گیرم که اصلا وسط لشکر اعدا باشی

قتلگاهم باشد مطمونم که بهشت است تو هرجا باشی

آمدم بی شمشیر تا که نگذارم عمو بین سنان ها باشی

میشوم عباست تا مگر منتظر یاری سقا باشی عموجان

اکبرت را کشتند لشکر کوفه نمی خواست که بابا باشی

کور خواندند ولی پسر آخرت آمد که سراپا باشی

ره چه از این بهتر که فدای پسر حضرت زهرا باشی

تیغ دارد در دست بر نمی دارد عمو از سر تو لشکر دست

دست و نکشم گیرم که از این پیکر جدا گردد دست

ساربان هم اینجاست فهمیده که تو کردی انگشتر دست

سر برایت بدهم حال که عمو نیس در بدنم دیگر دست

تا حواست به من است میبرد شمر دراین فاصله بر خنجر دست

فاطمه امده و با همان دست شکسته اب اورده است

دست من رفت ولی قاتلان وارد گودال شدن اخر دست

نقش میبندد عمو عاقبت خون منو و خون تو روی هر دست

 

 
,,,,,